سپهرسپهر، تا این لحظه: 22 سال و 8 ماه سن داره

یه پسر آسمونی

یک حرف درگوشی

چند روز پیش وقتی تو ماشین بابابایی تنها بودیم بهش گفتم به این فکر کردی که چقدر سپهر از ما دور شده دیگه تو خونه خیلی کم با هم هستیم .وقتی از مدرسه میاد اونقدر خسته اس که به زور ناهار خورده نخورده میره می خوابه .وقتی اون خوابه ما از خونه میریم بیرون دنبال کارامون و قتی هم بر میگردیم شاید فقط یک ساعتی کنار هم باشیم و باز سپهر می خوابه و اصلا نمی بینیمش. بابایی گفت دیگه کم کم باید به این وضعیت عادت کنی.چند سال دیگه نوبت سربازی و بعد هم دانشگاهه و بعد هم کلا خونه زندگیش از ما جدا میشه. یهو بدجور دلم گرفت.صورتمو کردم سمت پنجره تا بابا متوجه ریختن اشکام نشه. چرخۀ زندگی دقیقا یک مسیر رو برای همه طی میکنه و تا زمانی خودت مسافر این مسیر نشی متوج...
23 بهمن 1391

بدون عنوان

پسرک عشق فیگور من!! تو هر شرایطی که باشیم و تو هوس کنی یه عکس هنری از خودت داشته باشی دیگه برات فرقی نمی کنه که الان زمان مناسبی هست یانه. این عکس رو هم (البته دست کم 10 تا عکس گرفتم تا بالاخره به این یکی رضایت دادی )درست در اوج چیدمان اولیه خونه ازم خواستی تا بگیرم. درست موقعی که یک دنیا کار روی سرم ریخته بود. ...
23 بهمن 1391
1